“سیزده به در” به سبک سازمان منافقین خلق در لاهیجان!
“سیزده به در” به سبک سازمان منافقین خلق در لاهیجان!

علیرضا شعبانی نژاد نوشت: امروز سی و هشتمین سالگرد شهادت حاج ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب اسلامی گیلان است که عمری با اقتدار و مظلومیت به مجاهدت مشغول بود و با رخت شهادت به جانب مولایش شتافت.

به گزارش رسانه خبری افق انزلی ، علیرضا شعبانی نژاد فعال حوزه ایثار و شهادت در یادداشتی نوشت:

خیابان خلوت است.
مردم لاهیجان در گشت و گذار طبیعت هستند.
خیابان ها هنوز با موج برگشت مردم به خانه شلوغ نشده است.
ابوالحسن آرام کرکره کتاب فروشی فتح را پایین می کشد و به سنت خانه به راه می افتد.
مادر سفره شام را تدارک دیده و او می رود تا در کنار پدر و مادر آخرین روز حضورش را در لاهیجان به شب برساند.
آرام و سر به زیر راه می رود. کنار مسجد که می رسد صدایی نظرش را جلب می کند:
_ ابوالحسن کریمی؟
سر که برمی گرداند سفیر گلوله ها بر سر و جانش می نشیند.
ضاربین منافق بعد از ترور سوار بر موتور شتابان به سوی خانه میزبان معلون خود در لاهیجان فرار می کنند و او تنها می ماند.
زمان بسیار کوتاه است.
خونش روی موزاییک های پیاده رو جریان پیدا کرده و او تنها لحظاتی بسیار کوتاه تا عروج فاصله دارد و باید آخرین تصمیم زندگی خود را بگیرد.
توانی برایش نمانده ولی ابوالحسن در سی و هشت سالگی بعد از یک عمر مجاهدت و عدالتخواهی باید که در لحظه وصل سر یه سجده بگذارد به سان مولا و مقتدایش؛ او باید علی وار بمیرد و الا خود را شرمنده خواهد دید.
همه چیز در ثانیه ها می گذرد هیچ کس اطرافش نیست. ابوالحسن مثل همه عمرش تنهاست.
اینجای قصه را فقط خدا می داند ولی انگار وقتی تمام توان ابوالحسن بعد از جریان تند خون کفایت حرکتی را به او نمی دهد یک یا علی ع بر زبان می آورد و به مدد مولا سر به سجده می گذارد…
ابوالحسن باز هم تنهاست و در سجده خونینش حالتی بر او می گذرد که جز خدا نمی داند…
وقتی زنی بعد از لحظاتی به صحنه می رسد و چادری بر جسم بی جان دادستان شهید انقلاب اسلامی گیلان حاج ابوالحسن کریمی می گذارد او دیگر از دنیای آدم های بی وفا رها شده و در عرش اعلی همنشین مولا شده است.
منافقین کوردل که سال ها خشم او را در سینه داشتند روز سیزده خود را در سال هزار و سیصد و شصت و پنج اینگونه به در کردند.

امروز سی و هشتمین سالگرد شهادت حاج ابوالحسن کریمی دادستان انقلاب اسلامی گیلان است که عمری با اقتدار و مظلومیت به مجاهدت مشغول بود و با رخت شهادت به جانب مولایش شتافت ولی هنوز هم خیلی ها تاب عدالت جریان یافته از نام حاج ابوالحسن کریمی را ندارند و هنوز هم علیه او سخن می گویند و خدعه می کنند غافل از اینکه او حالا در جوار رحمت الهی خوش حال و عاقبت بخیر است.

علیرضا شعبانی نژاد
فروردین سال هزار و چهارصد و سه