تالاب بین المللی انزلی نه فقط یک محیط زیست برای انواع گیاهان و گونه های جانوری و ماهیان، بلکه محلی برای ارتزاق و کسب درآمد جوامع محلی بود که این روزها و با حال بد تالاب و خشک شدن آن، نان جوامع محلی آب رفته و کسب و کارهای وابسته به تالاب رو به کسادی گذاشته است.
در سال ۱۹۷۲ یعنی ۴۹ سال پیش، پنجم ماه ژوئن از سوی سازمان ملل به عنوان روز محیط زیست انتخاب شد و هدف از آن افزایش آگاهی مردم برای نگهداری محیط زیست و تحریک سیاستمداران به گرفتن تصمیماتی برای رویارویی با تخریب محیط زیست و گونههای زیستیجانوری بوده است.
هماکنون از سال ۱۹۷۴ تاکنون برنامه محیط زیست سازمان ملل متحد (UNEP) در سراسر جهان مراسم ویژهای را به مناسبت این روز و به اشکال مختلف از جمله راهپیماییهای خیابانی، همایشهای دوچرخه سواری، نمایش، مسابقات نقاشی و مقالهنویسی در مدارس، درختکاری، فعالیتهای مربوط به بازیافت، پاکسازی و… برگزار می کند.
هدف از برگزاری چنین مراسمهای جلب توجه عمومی به مسائلی است که محیط زیست را آلوده میسازد و هر سال نیز یکی از مسایلی که شدیدا محیط زیست را تهدید میکند به عنوان موضوع این روز انتخاب میشود.
زخم هایی که همچنان بر پیکر تالاب وارد میشود
به بهانه امروز بار دیگر به سراغ تن زخم خورده تالاب بین المللی انزلی میرویم که دیگر نفسی برایش نمانده؛ از ورود سالانه ۶۰۰ هزار تنی رسوب تا رشد بیرویه سنبل آبی که علی رغم تیترهای گوناگون مبنی بر جمع آوری مقادیر قابل توجه این گیاه مهاجم و اجرای طرح ضربتی مقابله با آن که گاه و بیگاه بر روی خروجی خبرگزاریها قرار میگیرد، هنوز هم نتوانسته ایم تیشه بر ریشه این شیطان سبز که پا بر گلوی نحیف تالاب گذاشته بزنیم.
نمی دانم از ورود فاضلابهای بیمارستانی استان گیلان به رودخانه ها که در نهایت به تالاب انزلی ختم می شود بگویم یا از فاضلاب های خانگی، مراکز رفاهی و پلاژهای کنار تالاب که به طور مستقیم لوله فاضلاب را به تالاب هدایت کرده اند؛ آنقدر در این زخم زدن بی ملاحظگی شده که بوی تعفن در برخی از نواحی تالابی که یک زمان همچون عروسی زیبا بر زیست بوم منطقه دلبری می کرد، اجازه ماندن چند لحظه حتی برای گرفتن یک عکس یادگاری را هم نمی دهد و انگار تالاب اینگونه دارد خشم و ناراحتی خود را نشان می دهد.
و نگویم از عدم مدیریت یکپارچه منابع آب در حوضه آبریز تالاب انزلی و فعالیت های انسانی که از عوامل اصلی مشکلات به وجود آمده در این تالاب است.
بهره برداری بیرویه از رودخانهها به منظور رفع نیازهای کشاورزی، تغییر کاربری اراضی جنگلی به شالیزاری و تاسیس آب بندها و بندهای انحرافی در مسیر رودخانهها در کنار دفع مواد زاید شامل فاضلاب شهری، فاضلاب های صنعتی و پساب های کشاورزی که نقش مهمی در آلودگی تالاب و مرگ آبزیان و تغییر شرایط اکوسیستم تالاب داشته، سبب کاهش حق آبه زیست محیطی تالاب شده است.
تالابی که بدون هیچ چشمداشتی زیستگاه ارزشمندی برای پرندگان مهاجر و آبزیان از جمله ماهیان با ارزش استخوانی بوده و تاکنون ۲۶۴ گونه پرنده و ۵۲ گونه ماهی در تالاب انزلی شناسایی شدهاند و ۶ شهرستان، ۱۳ شهر و ۷۶۸ روستا در حوضه آبریز این تالاب قرار میگیرند و معیشت بیش از یک میلیون نفر از ساکنان حاشیه تالاب به آن وابسته است، زیر بار این بی مهریها دست و پنجه نرم میکند و تا میخواهد قدری نفس بکشد و خود را احیا کند ناگهان آتش حرص و طمع سودجویان بدون در نظر گرفتن عواقب این زیاده خواهی در نقاط مختلف زخم تازه ای بر پیکر این نعمت الهی وارد میکند.
تالاب انزلی در سال ۱۹۷۱ در قالب کنوانسیون رامسر به امضای کشورهای متعهد از جمله ایران رسید که هدف اصلی از این کنوانسیون حفاظت و استفاده خردمندانه از تالابها از طریق اقدامات ملی و همکاریهای بینالمللی به منظور دستیابی به توسعه پایدار بود ولی هم اکنون در فهرست مونترآل قرار گرفته و قرار گرفتن در این فهرست یعنی تالاب در حال خشک شدن است و به مراقبت نیاز دارد و این در حالی است که عدم احیای تالاب انزلی برای تامین معیشت، تبعات اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و امنیتی بسیاری بر زندگی مردم منطقه نیز خواهد گذاشت.
کسادی بازار برای قایقرانان تالاب
حمیدرضا فتح شیرین، مدیرعامل تعاونی قایقداران بندر انزلی در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: تالاب انزلی ذره ذره بی آب میشود و رمقی برایش باقی نمانده ولی همچنان برای احیای آن درگیر بروکراسی اداری هستیم.
وی تاکید کرد: فردی که به عنوان مسئول امور مرتبط با تالاب انتخاب و به کار گرفته می شود باید تخصص و تحصیلات مرتبط با موضوع را داشته باشد وگرنه این هم مزید بر مشکلات دیگر شده و علی رغم دلسوزی و صرف وقت و هزینه، راه به جایی نمی برد مثلا یک پرنده شناس هر چقدر هم کاربلد باشد نمی تواند در زمینه مقابله با بحرانها و آسیب های تالاب کارشناسانه وارد عمل شود و اینگونه موضوعات باعث می شود حتی جلسات کارشناسی که برگزار می شود به نتیجه عملیاتی و کاربردی نرسد.
فتح شیرین افزود: برخی از حامیان محیط زیست وقتی ناراحتی یکی از حیواناتی که در تالاب زندگی می کند را میبینند این مسئله را در بوق و کرنا می کنند و در شبکه های اجتماعی فیلم و عکس منتشر می کنند، البته اینگونه اقدامات هم اگر به صورت کارشناسی و برای رفع مشکل باشد خوب است ولی آیا کسی تا حالا پرسیده آنهایی که درآمدشان وابسته به تالاب بود با مرگ تالاب چگونه باید نان زن و بچهشان را تامین کنند؟ و این متاسفانه یعنی مرگ یک زندگی.
مدیرعامل تعاونی قایقداران بندر انزلی با اشاره به اینکه منبع درآمد حدود ۲۵۰۰ نفر از طریق قایقرانی و خدمات گردشگری در این زمینه است، تصریح کرد: با خشک شدن تالاب بسیاری از مسیرها غیر قابل تردد شدند و به دلیل گل و لای رسوب شده در تالاب بسیاری از قایقها و موتورهایشان صدمه دیدند که در این اوضاع و احوالی که با فعالیت در تالاب دخل کفاف خرج را نمی دهد پرداخت هزینه تعمیر، دغدغه مضاعف برای قایقرانان شده است.
وی تاکید کرد: با رکود قایقرانی و ماهیگیری بسیاری از فعالان این مشاغل برای کسب درآمد از روی ناچاری به مشاغل واسطه گری روی آورده اند و این هم ممکن است آسیب های فردی و اجتماعی خاص خود را داشته باشد.
فتح شیرین با اشاره به احداث پل کمربندی انزلی گفت: احداث این پل هم یکی از عوامل در ایجاد همین وضعیت نامساعد تالاب است، زیرا قرار بود این پروژه سه ساله انجام شود ولی حالا ۲۳ سال گذشته و هنوز هم تکمیل نشده است.
وی تصریح کرد: چقدر خوب است مسئولان با جدیت بیشتری در زمینه برخورد با فاضلاب هایی که مستقیما وارد تالاب می شود وارد عمل شوند همچنین مالکان سازه هایی که در حاشیه تالاب هستند اهتمام جدی برای تصفیه فاضلاب و پسآب هایی که به سمت تالاب می رود داشته باشند؛ سرمایه گذاری در این مورد هزینه نیست بلکه قدمی در راه احیای تالاب که ثروت ملی است به شمار می رود ضمن اینکه به دلیل این فاضلابها سلامت زندگی حاشیه نشینان تالاب در خطر است.
مدیرعامل تعاونی قایقداران بندر انزلی با تاکید بر اینکه چقدر خوب است مسئولان در زمینه مسائل مرتبط با احیای تالاب و رفع مشکلات آن از تجربیات جوامع محلی بهره بگیرند، گفت: توان و امکاناتی که حاشیه نشینان تالاب و افرادی که زندگی آنها در بستر تالاب است آنقدر نیست که بتوانند قدم بزرگی در این راه بردارند ولی با توجه به اینکه نسل اندر نسل در تالاب زندگی کردند و آن را مثل کف دست خود میشناسند میتوانند در حد توان خود و بدون چشمداشت و صرفا برای نجات تالاب و زندگی خود دوشادوش عوامل اجرایی در زمینه امور مربوط به احیای تالاب کمک کار باشند.
ماهی ها هم از تالاب رفتند
حمید هاشم زاده، رئیس کمیته ماهیگیری ورزشی شهرستان بندر انزلی نیز در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: متاسفانه وضعیت تالاب نسبت به سال های گذشته اصلا خوب نیست و این نه به عنوان نظر ماهیگیران پیشکسوت و کسانی که با این تالاب زندگی کردند بلکه مسئله ای است که حتی ظاهر تالاب نیز از چشم هیچ بیننده ای مخفی نمی ماند.
وی با بیان اینکه ماهیگیری یکی از ورزش های مفرح مرتبط با آب است که باعث آرامش روح و روان افراد می شود، افزود: این روزها که خشکی و آلودگی ها توان تالاب را گرفته دیگر خیلی ها ماهیگیری هم نمی روند.
هاشم زاده با اشاره به اینکه بخش هایی از تالاب دیگر نه تنها آب ندارد بلکه به مرور زمان تبدیل به علفزار و چراگاه دامها شده، تاکید کرد: یکی از این مناطق چراغ پشتان است که حداقل تا یک دهه قبل آب داشت و بسیاری از ورزشکاران ماهیگیری در آن منطقه ماهیگیری می کردند ولی الان برای چرای دام مورد استفاده جوامع محلی قرار گرفته است.
وی با بیان اینکه کانال های فرعی نیز خشک شده و فقط بخش هایی از کانال های اصلی به دلیل تردد قایقها هنوز باز است، گفت: بنا به دلایل مختلف از جمله عقب رفتن آب دریا، انشعاباتی که از تالاب برای مصارف کشاورزی گرفته شده و سنبل آبی، عدم لایروبی و کاهش عمق تالاب نیز موجب شده آب باران مدت زیادی در تالاب نمی ماند و مستقیم به سمت دریا می رود.
هاشم زاده تاکید کرد: در کنار همه این عوامل حجم زیاد آلودگی ها و فاضلاب هایی که مستقیما وارد تالاب می شود موجب شده دیگر اکوسیستم این منطقه توان احیای چرخه حیات ماهی ها را نداشته باشد و بسیاری از گونه های آبزی که در گذشته به وفور وجود داشت، بسیار کمیاب شده است.
رئیس کمیته ماهیگیری ورزشی بندر انزلی که زیر نظر هیئت ورزش های همگانی و اداره ورزش و جوانان این شهرستان فعالیت دارد، گفت: کمیته ماهیگیری آموزش و ترویج ورزش ماهیگیری و آموزش حفاظت از محیط زیست و هرآنچه به بقای تالاب و ورزش ماهیگیری مرتبط باشد را در دستور کار دارد.
وی تصریح کرد: رهاسازی ماهی های مولد و در حال انقراض و برخورد با ماهیگیران غیر مجاز و آلوده کنندگان محیط زیست از دغدغه های اصلی این کمیته است.
هاشم زاده با بیان اینکه گربه ماهی یا اسپله های غول پیکر از جمله ماهی هایی بود که قبلا به وفور در تالاب انزلی یافت می شد ولی سال هاست که دیگر مشاهده نشده، افزود: اردک ماهی و ماهی سوف نیز نسبت به سال های قبل بسیار کمیاب شده و مطمئنا انقراض هر ماهی مستقیما ضربه مهلکی بر پیکر اکوسیستم تالاب است.
وی با بیان اینکه ارتباط با دریا و ماهی و صیادی با گوشت و خون انزلیچی ها عجین شده و علاوه بر آن تالاب یکی از جاذبه های گردشگری این شهر زیبای ساحلی است، گفت: در کمیته ماهیگیری ورزشی همه اعضا ماهیگیر نیستند بلکه چهره های فرهنگی و اجتماعی و هر شهروندی که به حد توان خودش دغدغه آب و تالاب دارد عضو این کمیته شده است.
رئیس کمیته ماهیگیری ورزشی بندر انزلی تصریح کرد: حضور مردم و سازمان های مردم نهاد برای نجات تالاب کافی نیست همانطور که تاکنون مشاهده شده مردم کم دلسوز نبودند و بارها انجمن ها در این خصوص ورود کردند و پویش ها و کارزارهای مختلفی راه افتاد و کارگاههای آموزشی با موضوعات مرتبط با محور نجات تالاب تشکیل شد ولی تا عزم همه دستگاه های متولی همسو و هم راستا با هم نباشد و اعتبارات به میزان کافی تخصیص نیابد و البته مدیریت کارشناسی اعتبارات به درستی محقق نشود، نمی توان انتظار بهبود شرایط را داشت.
آنچه در این گزارش بیان شد بخش کوچی از زخمهای مزمنی است که در طول سالیان سال بر پیکر این مهربان سخاوتمند وارد شده؛ این تالاب همچون نگینی در بین شهرستانهای بندر انزلی، خمام، صومعهسرا و رشت قرار گرفته و همچون نگینی زیبا در استان گیلان است و جنگل و مرتع، زمینهای کشاورزی، تالاب، آببندانها و استخرها همچنین مناطق انسانساخت استفاده از زمین تالاب را به خود اختصاص دادهاند.
تالاب انزلی علی رغم همه این زخم ها و دردهای پیدا و پنهانی که در خود دارد هنوز هم با آغوش باز همچون مادری مهربان پذیرای گردشگرانی است که برای در کردن خستگی از تن به دامان طبیعتش پناه می آورند و کاش به پاس این همه زیبایی و نعمت خدادادی که ثروت بی بدیل ملی است قدری جدی تر تالاب را دریابیم.